ماهنامه پردازش- سال ۱۳۹۷ به عنوان پنجمین سال تأسیس رسمی شرکت گسترش فناوری خوارزمی، سال اوجگیری این ققنوس جوان در آسمان صنعت ایران زمین بود و به خصوص خانواده بزرگ صنعت فولاد نقش بهسزایی در پر و بال گشودن این ققنوس و صعود به جایگاههای بالاتر داشت. از این رو، سال ۱۳۹۷ را میتوان سال رشد و شکوفایی این مجموعه دانشبنیان دانست که در همین دوره صنعت قدرتمند ایران زمین نام «خوارزمی» را باری دیگر به عنوان نامی افتخار آفرین به یاد آورد. اینبار خوارزمی نه «محمد بن موسی خوارزمی» دانشمند پرآوازه ایران زمین و مبدع الگوریتم و پدر جبر و نه «جشنواره بینالمللی خوارزمی» یکی از معتبرترین جشنوارههای بینالمللی برگزار شده در کشور را که شرکتی دانشبنیان، تشکیل یافته از جمعی از نخبگان کشور در رشتههای مختلف علمی و مهندسی با بیش از ۱۰ سال فعالیت پژوهش و توسعه را به ذهن متبادر میساخت که توانسته بودند با حداقلها، فناوری پیشرفته تولید انواع کاتالیستهای مورد نیاز صنایع مادر را برای مام میهن به ارمغان آورند.
سال ۱۳۹۸ را میتوان سال بلوغ این نهال نوپا دانست. از ابتدای سال ۱۳۹۸ و حتی پیش از آن، اوایل سال ۲۰۱۹ میلادی، شرکت گسترش فناوری خوارزمی که دیگر با اخذ قراردادهای متعدد در صنعت فولاد و نفت و گاز، دوران نونهالی خود را پشت سر گذارده بود و با چالشهای جدیدی مواجه بود، بسیار زودتر از آنکه با درگیر شدن تماموقت با مشکلات تولید، تحویل، وصول مطالبات و… از مسیر اصلی خود فاصله بگیرد و همچون بسیاری از واحدهای صنعتی نوپا، در آغاز دوران نوجوانی زیر بار مشکلات کمر خم کند، استراتژی «راهکار جامع» را به عنوان برگ برنده خود انتخاب نمود.
بیشک استراتژی «راهکار جامع» [TOTAL SOLUTION] یکی از عوامل اصلی بلوغ تجاری مجموعه دانشبنیانی بود که در فضای پر مخاطره اقتصاد سرزمین، نه تنها به بقا اندیشید که افقهای بالاتری را هدف قرارداد و با ارایه زنجیره کاملی از خدمات مورد نیاز مشتریان در صنایع مختلف، هم از عملکرد بهینه محصولات خود در واحدهای صنعتی اطمینان حاصل کرد و هم مزیت رقابتی خود را که همانا پژوهش و دانش برتر بود، به عنوان عاملی کلیدی در توسعه بازار به کار گرفت.
و اما یکی از ارکان دیگر استراتژی توسعه در شرکت گسترش فناوری خوارزمی که تقریباً همزمان با استراتژی «راهکار جامع» در دستور کار تیم اجرایی شرکت قرار گرفت، سرمایهگذاری به ظاهر نامتقارن بر روی «پژوهش و توسعه»! استفاده از عبارت به ظاهر نامتقارن از این روست که میزان سرمایهگذاری که جهت توسعه واحد «پژوهش و توسعه» در این مجموعه جوان اختصاص یافت، بسیار بیشتر از میزانی بود که مطابق الگوهای معمول انتظار میرفت. در همین راستا، با نهایی شدن اجزا برنامه اجرایی مربوط به این استراتژی مدیریتی، تیم «پژوهش و توسعه» مجموعه با سرعت شروع به رشد و تجهیز کرد. از دیدگاه منابع انسانی، جذب تعداد فراوانی از نخبگان فارغالتحصیل از برترین دانشگاههای کشور و ایجاد یک تیم حدود ۷۰ نفره از محققین و جوانان دانشمند این سرزمین شد که توان دانشبنیان چنان قدرتمندی را برای این مجموعه به ارمغان آورد که توسعه دانشفنی تقریباً هر محصول جدیدی را در حوزه فعالیت تخصصی این شرکت، ممکن ساخت. از منظر تجهیزات نیز سرمایهگذاری بیش از انتظاری در تأمین ساختارهای پژوهش و آزمایش انجام گردید که تیم مذکور را در مسیر فعالیتهای خود بیش از هر زمان دیگری توانمند میساخت.
یکی از محصولاتی که در بطن این استراتژی جهت توسعه دانشفنی تولید انتخاب و علاوه بر تصمیمگیران اصلی شرکت، مورد تأیید بزرگان صنعت و سیستم اجرایی کشور هم قرار گرفت، «کک سوزنی» بود. از سالها پیش و همان زمانی که اهداف بزرگ کشور در افق ۱۴۰۴ تدوین میشد، از هر فرد متخصصی که درباره معرفی یک محصول استراتژیک جهت توسعه دانشفنی تولید پرسش میشد، بدونشک جزو چند گزینه نخست، الکترودهای گرافیتی مورد استفاده در صنایع فولاد بود. تقاضای نزدیک به یک میلیارد دلار در سال این محصول که در سالهای آتی روند افزایشی نیز خواهد داشت، این محصول را به عنوان یکی از نیازهای استراتژیک کشور معرفی میکند که عدم وابستگی خارجی جهت تأمین آن، تحقیقاً یکی از اهداف مهم کشور بوده و هست. در همین راستا طرحهای متعددی جهت احداث کارخانه تولید الکترود گرافیتی در کشور تعریف و حتی عملیاتی شد که به دلایل مختلفی که از حوصله این مقاله خارج است، ناتمام ماند. اما در همه این سالها که طرحهای مذکور پیگیری میشدند، یک سوال اساسی همواره مطرح بود. به فرض که کارخانههای مدنظر راهاندازی شوند، آیا مشکل مشابهی در وابستگی خارجی در تأمین مواداولیه تولید الکترودهای گرافیتی و از همه مهمتر «کک سوزنی» باقی نمیماند؟ و پاسخ قطعاً «آری» بود.
از سوی دیگر با نگاهی به بازار این محصول متوجه میشوید که فناوری تولید «کک سوزنی» در سراسر جهان تنها در اختیار چند شرکت و کشور محدود است که تعدادشان از انگشتهای یک دست نیز کمتر است. تجربه کشورهایی نظیر چین که بزرگترین تولیدکننده فولاد جهان است، معضلات دستیابی به فناوری تولید این محصول استراتژیک را نشان میدهد.
با وجود افق مبهمی که درباره موفقیت این پروژه بر مبنای تجربیات جهانی، پیش روی تصمیمگیران اصلی این مجموعه وجود داشت، این هدف در استراتژی فوق جای گرفت و فعالیتهای تشکیل تیم علمی و عملیاتی، تأمین تجهیزات پژوهشی، تولیدی و آزمایشگاهی مورد نیاز و هماهنگی با اصلیترین نهاد تصمیم گیرنده در این خصوص یعنی معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری بلافاصله آغاز شد و با سرعت و شدت فوقالعادهای پیگیری شد. باورپذیر نبود که در کمتر از ۶ ماه پایلوت تولید یک تن در روز این محصول با کیفیت قابل مقایسه با بهترین برند بینالمللی، در کارخانه خوارزمی احداث و راهاندازی شد. کیفیت محصول تولیدی به تأیید مراجع مختلف و از همه مهمتر معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری رسید و ایران را در میانه انبوهی از فشارهای بینالمللی، صاحب فناوری تولید این محصول استراتژیک نمود.
امروز میتوانیم با غرور، به پشتوانه ایمان و پشتکار جوانان غیور ایران زمین، چشم در چشم دشمنان و بدخواهان این مرز و بوم فریاد شادی برآوریم که «آری، ما میتوانیم». میتوانیم به هر ایرانی عاشق وطن که مردانه ایستاده و در برابر انبوه مشکلات زانو خم نکرده، نوید پیروزی و آیندهای روشن برای فردایی بهتر را بدهیم که، باور داریم به قدرت ایمان و اراده پولادین جوانان این مرز و بوم و پشت گرمیم به عنایات حضرت حق.