تغييرات بازار جهانى فولاد پس از پايان كرونا
پيشبينى ” پيترماركوس” از كاهش تقاضاى جهانى فولاد و ركود بينالمللى بعد از سال ۲۰۲۲
ترجمه: محمدحسين نشاطى
ماهنامه پردازش- “پیتر مارکوس” برای فعالان ایرانی صنعت فولاد، فردی نام آشناست چراکه چند سال پیش به دعوت دکتر بهرام سبحانی، مدیرعامل وقت شرکت فولادمبارکه اصفهان به ایران سفر کرد و از تعدادی کارخانجات فولاد و معادن سنگآهن کشور بازدید به عمل آورد.
وی متعاقبا گزارش تحلیلی از وضعیت صنایع فولاد و سنگآهن ایران تهیه کرد که از سوی ماهنامه تخصصی پردازش، به صورت اختصاصی ترجمه و حتی صفحهآرایی شد و قرار بر انتشار آن بود ولی بنا به دلایل دیگری این امر محقق نشد.
پیتر مارکوس که مدیر موسسهای به نام (WSD) World Steel Dynamics است با نشریه Steel Scenario Journal مصاحبهای انجام داده و درمورد مسائل، مشکلات و چالشهای صنایع فولاد جهان به اظهارنظر پرداخته است.
نظر به خواندنی بودن این مصاحبه، متن کامل آن منتشر میشود:
انتظار دارید چه تغییراتی در سناریوی جهانی فولاد پس از همهگیری بیماری کرونا اتفاق بیافتد؟
پیتر مارکوس: WSDانتظار یک بازار فولاد قوی، احتمالاً در اوایل سال ۲۰۲۲ را دارد، بهدلیل بهبود اقتصادی قابل توجه در جهان که میبایستی نسبتاً گسترده باشد، زیرا پس از یک چنین عقبنشینی شدیدی در حال آمدن است. بسیاری از ناظران اقتصادی انتظار داریم در سال آینده نسبت به چشمانداز اقتصاد غیرچینی در سال ۲۰۲۲ خوشبینتر باشیم. خریداران فولاد ممکن است تمایل به افزودن موجودی کالا داشته باشند. اقتصاد چین در سال ۲۰۲۱ قدرت خود را در بازتاب تلاشهای سیاستگذاران ارتقای اقتصادی آن حفظ خواهد کرد (حتی اگر اکنون صادرکنندگان کالاهای آن متحمل کاهش سهم بازار فروش به بازارهای بزرگ شامل آمریکا، اتحادیه اروپا (EU) و ژاپن باشند).
بعد از سال ۲۰۲۲، با توجه به اینکه تقاضای فولاد چین رو به کاهش میرود، تولید جهانی فولاد راکد خواهد شد. در سال ۲۰۳۰ و همچنین احتمالاً در سال ۲۰۵۰، تولید فولاد جهانی ممکن است چندان متفاوت از سطح سال ۲۰۱۹ نباشد. در حالیکه افزایش قابل ملاحظه تولید فولاد در هند و کشورهای در حال توسعه آسیا بیش از میزان جبرانکننده کاهش چین خواهد بود، تقاضای فولاد در کشورهای صنعتی کاهش پیدا خواهد کرد (بخش نسبتا زیادی به دلیل کاهش شدت مصرف فولاد، که به صورت مصرف فولاد به ازای هر پوینت از تولید ناخالص داخلی (GDP) تعریف میشود).
WSD برآورد خود در مورد تولید فولاد هند در سال ۲۰۳۰ را از ۱۹۰ میلیون تن به ۱۷۵ میلیون تن و برای سال ۲۰۵۰، این رقم را از ۳۵۰ میلیونتن به ۳۰۰ میلیونتن کاهش داده است.
ظرفیت اضافی فولاد چالشی جهانی است که اکثر کشورها [تولیدکننده فولاد] از آن رنج میبرند. به نظر شما برای حل این مسئله بحرانی چه اقداماتی باید به طور فوری انجام شوند؟
پیتر مارکوس: هیچ سیاست جهانی هماهنگ شدهای وجود ندارد که بتواند برای کاهش اضافه ظرفیت تولید فولاد و یا حذف ظرفیت موجود نهادینه شود. در حقیقت،بازده بالای سرمایهگذاریدر کارخانههای فولادی کهتکنولوژیهای جدید را پیاده میکنند، همانند “جذب پروانه به شعله” سرمایهگذاری را به سمت صنعت جذب میکند. فقط شرایط بسیار نامساعد صنعت فولاد که شاید دوباره در سال ۲۰۲۲ رخ دهد، ظرفیت را کاهش خواهد داد.یک عامل کاهنده ظرفیت،قیمت پایین محصولات فولادیدر بازار جهانی، از جمله “درهمرگ”برای نوار ورق نورد گرم با کاهش قیمت زیر هزینه نهایی کارخانههای فولاد متوسطهزینه خواهد بود. ظرفیت اضافی تولید در چین در برخی نقاط بسیار زیاد خواهد بود؛ از اینرو،کارخانههای تولید فولاد در چین هم توجیهکننده ظرفیت اضافی و هم تقویتکننده صادرات خواهند بود. عصر جدید حمایتگرایی (از تولید داخلی) فولاد، که در پاییز سال ۲۰۱۶ عمدتا در واکنش به سقوط شدید قیمت در بازار جهانی در اواخر سال ۲۰۱۵ به اجرا درآمد، تحول مطلوبی برای قیمت صادرات فولاد در طول چرخه نیست زیرا بسیاری از بازارها در حال حاضر بر روی محمولههای فولاد خارجی محدود یا مسدود هستند (که این امر باعث تشدید نبرد برای سهم بازار در بازارهایمحدود نشده بر روی واردات می شود).
نوسان قیمت یک نگرانی جدی برای بخش فولاد در سراسر جهان بوده است. آیا فکر میکنید راهحلی میتواند برای این مشکل وجود داشته باشد؟
پیتر مارکوس: پاسخ “خیر” است. علاوه برنوسانات در توازن عرضه/تقاضای محصولات فولادی،بیثباتی قیمت مواداولیهفولادسازانموجب تقویت بیثباتی قیمت محصولات فولادی خواهد شد. تنها راهحل برای کارخانههای تولید فولاد در خارج از چین (و این تنها یک علاج جزئی است) استقرار منحنیهای معاملات نقدی آتی فولاد (معامله در بورسهای آتی) خواهد بود.مقدار زیاد معاملات آتی به کارخانههای تولید فولاد،تأمینکنندگان و مشتریان آنها امکان میدهد تابهطور موثری از ریسک قیمت فولاد مصون بمانند (هجینگ).مصونشدن در برابر قیمت تا حدی باعث بهبود نوسان در سودآوری کارخانههای فولاد در طول چرخه خواهد شد؛ امکان قراردادهای قیمتثابت بیشتر با ریسک کمتر برای خریدار و فروشنده هر دو را میدهد؛ وهزینههای اخذ وامرا در هنگامتأمین مالیبرای موجودی انبار کم میکند.
چین اکنون حدود ۵۷ درصد از فولاد جهان را تولید میکند و در سال ۲۰۱۹ نیز حدود ۱۵ درصد از کل فولاد صادر شده در جهان را صادر کرد. با توجه به صحنه جهانی فعلی، آیا فکر میکنید تسلط چین تغییر خواهد کرد؟
پیتر مارکوس: پیشبینی میشود تولید فولاد چین تا سال ۲۰۳۰ حداقل ۵۰ تا ۱۰۰ میلیون تن (در سال) نسبت به سال ۲۰۲۰ کاهش یابد. و تا سال ۲۰۵۰ ممکن است این کاهش به ۱۵۰ میلیون تن هم برسد. صادرات فولاد چین احتمالاً بیشتر از سال ۲۰۲۰، زمانی که صادرات به دلیل رونق بازار فولاد در چین به طور غیرمعمول پایین است، خواهد بود. پیشبینی میشود صادرات چین در سال “عادی” آینده ۱۰۰-۸۰ میلیونتن در مقابل فقط حدود ۵۰ میلیون تن در سالجاری (۲۰۲۰) باشد.
پیشبینی میکنید که بخش فولاد جهان تا سال ۲۰۳۰ به کجا برسد؟
پیتر مارکوس: صنعت فولاد جهان مانند همیشه در “عصر مدیریت” است. شرکتهای با موقعیت مناسب با مدیران آیندهساز، گامهایی را برای افزایش سودآوری خود بر خواهند داشت. آنها: الف) اغلب در معاملات ادغام و تملک (M&A) شرکت خواهند کرد؛ ب) تکنولوژیهای جدید را پیادهسازی خواهند کرد؛ (پ) بهطور مداوم هزینه را کاهش داده و مخلوط محصولات خود را ارتقا خواهند بخشید؛ و (ت) روابط با مشتریان اصلی را بهبود خواهند داد. شرکتهای موفق، در بسیاری از موارد، دولت خود را بهخاطر تامین حمایت از تجارت فولاد نقد خواهند کرد.
تا سال ۲۰۳۰، شرکت Baowu در چین احتمالاً شرکتی با ظرفیت تولید بالای ۲۰۰ میلیون تن در سال در مقابل ۱۱۰ میلیون تن در سال فعلی خواهد بود. و احتمالاً دستکم یک شرکت چینی دیگر ظرفیت حداقل ۱۰۰ میلیون تن در سال را خواهد داشت. از اینرو، پیشبینی میشود که رقابت قیمت فولاد در چین در طی چرخه فولاد به میزان ملایمی شدت کمتری داشته باشد، زیرا صنعت از تمرکز بیشتری برخوردار خواهد بود.
یک تحول تغییردهنده بازی در سه دهه آینده، الزام رو به رشد کارخانههای تولید فولاد برای جلوگیری از انتشار CO۲ خواهد بود که از نظر نیاز سرمایهای و هزینه عملیاتی برای مجتمعهای یکپارچه تولید فولاد چالش بزرگی است. با این حال، در ماههای اخیر، تعداد فزایندهای از کارخانههای تولید فولاد وعده دادهاند که تا سال ۲۰۵۰، اگر نه خیلی زودتر، “خنثیکربن” خواهند شد.
مشکل کارخانههای تولید فولاد خواهان دستیابی به وضعیت “صفرکربن”، کارخانههای تولید فولاد در سایر کشورها خواهند بود که وابستگیهای محدودکننده دولتی کمتری برای محدود کردن انتشار CO۲ دارند. در واقع، احتمال وجود یک “شرایط بازی برابر” که در آن دولتهای سراسر جهان مجازاتهای مشابهی را برای کارخانههای تولید فولاد که میزان غیرقابل قبول CO۲ را منتشر میکنند، ضعیف است. آیا ممکن است چین و هند همان اقدامات “بسیار شدید” برای کاهش انتشار CO۲ را که در اتحادیه اروپا اجرا میشوند، اعمال کنند؟ تردید داریم.
(توجه: اتحادیه اروپا تا اندازهای توسط کمیسیون مرکزی اداره میشود که به شدت بر تحولات کشورهای عضو اتحادیه اروپا بهطور جداگانه تأثیر میگذارند. هنگامی که اتحادیه اروپادر مارس ۱۹۵۷ تشکیل شد،سیاستگذاران کشورها بهطور جداگانه مجوز قدرت تصمیمگیری قابل توجهی را به یک گروه دیوان اداری (کمیسیون اروپا) دادند.کشورها بهطور جداگانه میتوانند از اجرای سیاستهای جدیدی که طرفدار آن نیستند جلوگیری کنند،حتی اگر کشورهای دیگر از آنها طرفداری کنند، فقط در صورتی که سیاست جدید توسط ۷۰۵ عضو پارلمان اروپا تصویب نشده باشد.)