گروه رسانهای پردازش – برای اکثر شرکتها،این پرسش که آیا تکنولوژیهای پیشرفته کسبوکار آنها را مختل میکند یا خیر،به زمان مربوط میشود،نه اما و اگر یک پرسش استنتاجی برای متصدیان فعلی این است که آیا آنها عامل یا قربانی تغییراتی هستند که این تکنولوژیها ایجاد میکنند.
دلایل زیادی وجود دارد که چراتکنولوژی عمیق شروع به نفوذ عمیق کرده است.یکی از بزرگترین و فوریترینموارد فشارهای جهانی برای شیوههای تجاری پایدارتر است. ما میدانیم که در بسیاری از صنایع، پایداری واقعی (مثلاً انتشار کربن خالص صفر) بدون کمک تکنولوژیهای جدید امکانپذیر نیست. ماهمچنین میدانیم که حرکت زودهنگام با پیدایش یک روند تکنولوژی جدید میتواند ارزش بسیار زیادی ایجاد کند (شاهد هستیم که تسلا خودروهای برقی را شروع میکند یا Pfizer، BioNTech و Moderna در واکسنهای RNA سرمایهگذاری میکنند).
همانطورکه همکاران ما اخیراً در نشریه Fortune بیان کردند،تعداد استارتآپهایی که مزیت رقابتی طولانی مدت اعطا شده توسط مقیاس را مختل میکنند به سرعت در حال رشد است. با حمایت رشد سریع تامین سرمایه سرمایهگذاری پٌرریسک، شرکتهای کوچک اغلب با تمرکز بر حل مشکلات مهم و در مقیاس بزرگ و بهرهبرداری از ترکیبی از تکنولوژیهای دیجیتال در حال بلوغ (مانند هوش مصنوعی و رایانش ابری) و تکنولوژیهای فیزیکی نوظهور (برای مثال زیستشناسی مصنوعی و مصالح معماری) برنده میشوند. این همگرایی جوهره نوآوری تکنولوژی عمیق است.
بنابراین جای تعجب نیست که تعداد فزایندهای از نامهای بزرگ سرمایهگذاری پٌرریسک، در حال تغییر تمرکز خود از نرمافزار به تکنولوژی عمیق، جذبشده توسط چشمانداز حل بزرگترین چالشهای پیش روی جهان در عین حال کسب درآمداز انجام آن هستند.
BCG و Hello Tomorrow تخمین زدهاند که سرمایهگذاری ریسکپذیربرای استارتآپهای تکنولوژی عمیق از ۱۵ میلیارددلار در سال ۲۰۱۶به بیش از ۶۰ میلیارد دلار در سال ۲۰۲۰ افزایش یافته است. طبق اعلام شرکت سرمایهگذاری MIT،The Engine، در هشت ماه اول سال ۲۰۲۱، صندوقهای ریسکپذیر ۵/۷۷ میلیارد دلار برای کار در استارتآپهای تکنولوژی پیشرفته اختصاص دادهاند.
برای متصدیان فعلی، انتظار در حاشیه برای دیدن اینکه کدام تکنولوژیها یا ترکیبی از تکنولوژیها، کاربردهای با تاثیر بالا را توسعه میدهند، یک گزینه عملی نیست. آنها خود را در حال مسابقه خواهند دید. هر کسبوکار موجود که اهداف بلندپروازانهای مانند بهبود پایداری (زیستمحیطی) یا ایجاد تابآوری تعیین کرده است،باید هرچه زودتر از یکیا چند راهحل با تکنولوژی عمیق استفاده کند.این شامل شرکتهایی میشود که یک محصول فیزیکی تولید میکنند یا از کسبوکاری حمایت میکنند که یک محصول فیزیکی تولید میکند، بهویژه اگر آنها تعهدات صفر خالص را به مشتریان و سهامداران خود داشته باشند.
اما تکنولوژی عمیق شرکتهای معروف را با چالش دوگانهای مواجه میکند. ارزیابی قابلیت تکنولوژیهای پیشرفته دشوار است ویافتن ترکیبی برنده از نیاز بازار و تکنولوژی نوظهورکه پاسخگوی آن باشد دشوارتراست. حتی موفقترین سرمایهگذاران ریسکپذیر بیشتر روی باخت شرطبندی میکنند تا برنده.
در اینجا رهنمود ما درمورد اینکه چگونه مدیران عامل میتوانندارتباط تکنولوژی عمیقرا برای سازمانهای خود بسنجند، آورده شده است.
فرصتها را شناسایی کنی
یک راه خوب برای شروع،گرفتن یک صفحه (پیج) از استارتاپها و اتخاذ یک رویکرد مشکل محور است. به جای تمرکز بر خود تکنولوژیهای منفرد، فکر کردن به نیازها و مشکلات عمده در کسبوکار و در اقتصاد که تکنولوژیهای نوظهور میتوانند آنها را حل کنند، میتواند سازندهتر باشد.“مایک میپلز”، سرمایهگذار ریسکپذیر،این را “گذشته بینی” مینامد:شروع ازوضعیت آینده تصورشده وکار رو به عقب برایتصور چگونگی رسیدن به آنجا.
اتاق فکرRethinkXاز این رویکرد استفاده کرده است تا نشان دهد که اقتصاد جهانی مبتنی برسیستمهای انرژی پایدار،تولید غذا و تحرک خودرویی در سال ۲۰۳۵ چگونه میتوانند باشند. کار آنها این ایده را برجسته میکند که تغییرات مبتنی بر تکنولوژی در کشاورزی یاتحرک خودرویی در سراسر اقتصاد جهان بهطور موجی حرکت میکند، پایداری را بهبود میبخشد و در عین حال بهطور اساسی زنجیرههای ارزش را تغییر میدهد و سیستمها و بازیگران فعلی را مختل میکند. برای مثال، تغییر به پروتئینهای تولیدشده با تخمیر دقیق و کشاورزی عمودی بهطور اساسی نیازمندیهای مصرف آب،حملونقل وانرژی را تغییر میدهند.
از آنجاکه مقابله با گرمایش جهانی یکی ازبزرگترین چالشهای پیش روی ما است،فرصتهایی را برای راهحلهای تکنولوژی عمیق در شش حوزه مرتبط با پایداری تحلیل کردیم.
ساختمانها و مصالح پایدار
ساختوسازها و ساختمانها ۳۸ درصد از انتشار گازهای گلخانهای (GHG) جهانی مرتبط با انرژی و فرآیند را تشکیل میدهند که ۱۰ درصد آن از مصالح و ساختوساز و ۲۸ درصد از انرژی مربوط به عملیات ساختمان است. چه میشداگر مصالح ساختمانی میتوانستند بهطور پایدار (زیستمحیطی) تولید شوند و سازههای تمامشده کارکرد برتری مانند افزایش بازدهی انرژی و خودترمیمی ارائه میدادند؟ مواد و تکنولوژیهای نوظهور فرآیند تولید اکنون مسیرهایی را برای این نوع عملکرد ارائه میدهند. سیستمهای ساختمان هوشمند جدید که حسگرهای پیشرفته، مواد هوشمند، محاسبات لبهای و هوش مصنوعی را تلفیق میکنند، میتوانند مصرف انرژی را کاهش دهند.ایجاد این تغییرات در مقیاس مستلزم تجسم مجدد سیستمهای ساختوساز فعلی برای مواد خام و اجزاء و بهسازی سازههای مسکونی و تجاری قدیمیتر است.
سیستمهای انرژی پاک
پذیرش گسترده اهداف پایداری، اجبار به تحول تدریجی در تولید، ذخیرهسازی و توزیع انرژی راایجاد میکند.سه چهارم کل انتشار GHG از تولید انرژی ناشی میشود وحدود ۸۵ درصد ازتولید انرژی فعلی جهان از سوختهای فسیلی استفاده میکند. چه میشد اگر میتوانستیم در هر زمان انرژی فراوان و پاک داشته باشیم؟سیستمهای انرژی بهسرعت در حال تکامل هستند زیرا پیشرفتها در یکپارچهسازی منابع انرژی جدید، مواد، باتریها، حسگرها و هوش مصنوعی فرصتهای جدیدی را برای تولید محلی و مدولار، ذخیرهسازی و توزیع برق تطبیقی بلادرنگ ایجاد میکنند.همانطورکه انرژی خورشیدی و باتریها به بازارهای بیشتری نفوذ میکنند،ما شاهد ظهور مدلهای جدید تولید و توزیع نیز هستیم، از پاسخ به تقاضای پویا تا ریزشبکههای توزیعشده که الگوی غالب نیروگاهها و شبکههای توزیع را به چالش میکشد.
تحرک خودرویی کارآمد
تقریباً ۱۶ درصد از انتشار GHG جهانی مربوط به حملونقل است که ۳۰ درصد کل حملونقل از حمل با راهآهن، ۱۲ درصد از وسایل نقلیه جادهای، دو درصد از کشتیرانی و دو درصد از حملونقل هوایی است.برقیسازی و کربنزدایی وهمچنین پیشرفتها در هوش مصنوعی و وسایل نقلیه خودران،هم ریسک وجودی و هم فرصتهای بزرگی را برای رشد (تکنولوژی) برافکن برای بازیگران در سراسر بخشهای حملونقل و کشتیرانی ایجاد میکند. برای مثال، چه میشود اگر زنجیرههای ارزش برای لجستیک و حملونقل از هم جدا شده و بازطراحی شوند؟ آیا بهبود شیمی و عملکرد باتری، همراه با پیشرفتهای هوش مصنوعی و حسگرها، میتواند حملونقل و لجستیک را بهطور اساسی تغییر دهد؟ آیا ترکیب امروزی جابهجایی با هدایت سرنشین انسان از طریق هوا، راهآهن وجاده(کامیون) میتواند به یک سیستم توزیع و تحویل خودکار کارآمدتر شامل همه چیز از دوچرخههای الکتریکی گرفته تاکامیونهای خودران طویلتبدیل شود؟ساخت آهسته زیرساخت شارژ EV وعدمموفقیت تاکنون با تحویل توسط پهپاد نشان میدهد که صرفاً معرفی یک تکنولوژی جدید به تغییر اساسی منتج نخواهد شد.
تولید و مواد پایدار
هشت زنجیره تامین جهانی شامل مواد غذایی، ساختوساز، مد، لوازم الکترونیکی و تحرک خودرویی (و انرژی مصرفی آنها) ۵۰ درصد از کل انتشار را تشکیل میدهند واستخراج و پالایش مواد خام عامل اکثر انتشار CO۲ است. چه میشد اگر امکان ترکیب مواد بهیافتشده (بازیافت ارتقایافته) و بیومس برای جایگزین کردن تقریباً همه مواد بکر وجود داشت؟ چه میشد اگر تأسیسات تولیدی انعطافپذیر و بومیشده میتوانستند به مقیاس اقتصادی قابل مقایسه با کارخانههای بزرگ دست یابند؟ این تغییرات بازسازی فعلی زنجیرههای تامین جهانی را تسریع کرده، تأثیرات موجی بر لجستیک ایجاد نموده و بهطور بالقوه تأثیر اجتماعی مثبت قابلتوجهی را بهوجود میآورند.این موضوع در حال وقوع است: مواد نوظهور و پلتفرمهای زیستشناسی مصنوعی در سیستمهای تولیدی جدید ادغام میشوند و ابزاری برای پیشرفتهای اساسی در موازنههای دیرپا در ارتباط با کارایی، مقیاس، تابآوری و پایداری (زیستمحیطی) ارائه میدهند. هنوز،زنجیرههای ارزش موجود، رها کردن جایگزینهایی که باید به جای باز کردن موارد استفاده و کارکرد جدید، درقیمت و عملکرد رقابت کنند را تقویت مینمایند.
کشاورزی سبز و کارآمد
غذاهای حیوانی تقریباً ۶۰ درصد از انتشار GHG ناشی از کشاورزی را تشکیل میدهند، با افزایش سطح درآمد، پیشبینی میشود تقاضا برای این غذاها تا سال ۲۰۵۰ به میزان تا ۷۰ درصد افزایش یابد.بهرهوری در کشاورزی گیاهینیز باید ۵۰ درصد افزایش یابد اگر میخواهیم رشد غذای کافی برای تغذیه جمعیت پیشبینی شده جهان یدر سال ۲۰۵۰ داشته باشیم.در عین حال،بخش کشاورزی باید انتشار GHG خود را تا ۷۰ درصد کاهش دهد تا به اهداف گرمایش جهانی برسد.چه میشد اگر ترکیبی از کشاورزی بازمولد (regenerative) و بیوتکنولوژی مصنوعی بتواند با هم برای حل هر دو موضوع کار کند؟ تکنولوژیهای نوظهور که تغذیه را بهبود بخشیده و شخصیسازی میکنند، پروتئین را بهطور پایدارتری تولید میکنند، بهرهدهی گیاهان را بهبود میبخشند و ضایعات غذایی را کاهش میدهند، ممکن است راههایی برای بازنگری در سیستم کشاورزی جهانی ارائه دهند، اما آنها همچنین مستلزم بازطراحی زنجیره ارزش از مزرعه تا میز یعنی همترازی با انقلاب سبز دهه ۱۹۶۰ هستند.
آب تمیز و سیستم تصفیه فاضلاب
حدود ۳/۲ میلیارد نفر امروزه در مناطقی زندگی میکنند که با کمبود یا کمبود شدید آب مواجه هستند و انتظار میرود تا سال ۲۰۵۰ تقاضای آب به میزان ۵۵ درصد، به ویژه در کشورهای درحال توسعه افزایش یابد. در اقلیمهای نیمهخشک، مانند بخشهایی از کالیفرنیا،خشکسالی همراه باافزایش تقاضا از سوی کشاورزی،صنعت و جمعیت، ازگزینههای عرضه متعارف پیشی گرفته است. پیشرفتها در نمکزدایی، علم مواد و زیستشناسی مصنوعی ممکن است راههایی را برای باز کردن تأثیر اجتماعی مثبت و ارزش تجاری ارائه دهند. اما همانطورکه بحثهای جاری در مورد نمکزدایی در جنوب کالیفرنیا نشان میدهد، سیستمهای مصرف، توزیع و ذخیرهسازی آب و مسائل مربوط به آب شور یا تخلیه نمک نیز باید درنظر گرفته شوند، حتی اگرنمکزدایی رایگان و انرژی فراوان باشد.
سنجش فرصتها
ما حجم کل بازار این فرصتهارا در ۹ بخش اقتصادی مرتبط برآورد کردیم: حملونقل و لجستیک، خودرو و هوافضا، انرژی، مواد شیمیایی و مواد اساسی، کشاورزی و خدمات غذایی، کالاهای بستهبندی مصرفی و لوازم آرایشی، مهندسی و ساختوساز، کالاهای صنعتی، و مد و پوشاک. از آنجا که هر حوزه فرصت تأثیر متفاوتی در هر بخش دارد، ما از یک دیدگاه کاربردمحور برای اندازه گیری ارزش بالقوهای که تکنولوژی عمیق میتواند ایجاد کند، یکپارچهسازی اندازه بخش، ارتباط با پایداری (زیستمحیطی) و قابلیت تکنولوژی عمیق برای حل (یا تغییر) موازنه در سودآوری و پایداری استفاده کردیم (شکل۱).
تأثیر بالقوه کامل در هر بخش ممکن است فوراً آشکار نباشد زیرا سیستمها وابستگی متقابل دارند؛ یک تغییر با کمک تکنولوژی عمیق در یک بخش ممکن است در بسیاری موارد دیگر موج ایجاد کند.
Sources: UN; IEA; World Resources Institute; OECD and FAO; industry reports; Pitchbook; expert interviews; BCG analysis. شکل (۱) – قابلیت مرتبط با پایداری (زیستمحیطی) برای تکنولوژی عمیق در ۹ بخش اقتصادی. |
زمانی که ما تنها جایگزینهای تکنولوژی نسبتاً ساده را در زنجیرههای ارزش موجود (مانند تعویض یک موتور احتراق داخلی با یک معادل هیبریدی آن) فرض کردیم، جریانهای درآمد جدیدی با مجموع ۱۲۳ میلیارد دلار را شناسایی کردیم. اما زمانی که تغییرات سیستمیک شناساییشده در انرژی، تحرک خودرویی و محیط ساخته شده را درنظر گرفتیم،جریانهای درآمدی جدیدی را یافتیم که در مجموع به ۷/۲ تریلیون دلار میرسد(شکل۲).
نمونهای ازسیستمهای انرژی پاک و قابلیت تحقق همجوشی هستهای در مقیاس را درنظر بگیرید. سرمایهگذاریهای متعدد (از جمله Commonwealth Fusion Systems) که اخیراً یک دوره تامین مالی ۱/۸میلیارد دلاری را بستهاند (General Fusion و Helion Energy) در حال افزایش مشهودی در بخش تولید برق هستند زیرا پیشرفتهایی را در طراحی مواد، هوش مصنوعی و مدلسازی گرد هم میآورند. در فوریه ۲۰۲۲، پیشرفت بزرگی در تولید انرژی در تاسیسات Joint European Torus در بریتانیا توجه جهانی رابه خود جلب کرد.
اگر یک یا چند شرکت در تحقق فیوژن موفق شوند،این امر باعث ایجاد تغییرات سیستماتیک در چند صنعت از جمله تولید، حملونقل و ساختوساز ساختمان میشود. نه تنها بخشهای انرژی و نیرو دچار برافکنی (تکنولوژیکی) و دگرگونی اساسی میشوند، در دسترس بودن انرژی ارزان،فراوان، انتقالپذیر و پایدار (زیستمحیطی) به سرعت به برافکنی (تکنولوژیکی) عمده، نتایج غیرمنتظره و دگرگونی در بسیاری از زمینه فرصتهای دیگر منتج میشود. اینها میتوانند شامل آب پاک و سیستم تصفیه فاضلاب (نمکزدایی از نظر اقتصادی بسیار مقرون به صرفهتر شود)کشاورزی (آبیاری ارزان قیمت یک واقعیت خواهد بود)،تولید (تولید آلومینیوم بهدلیل تغییر از زغالسنگ دیگر دو درصد از انتشار GHG جهانی را تولید نمیکند) و حملونقل و تحرک خودرویی (هیدروژن به منبع سوخت بسیار مناسبتری تبدیل میشود). همه اینها تأثیرات تغییردهنده بازی برای شرکتها در سراسر جهان و در سراسر اقتصاد جهانی خواهد بود.
شرکتهایی که فرصتها را بهطور دقیق ارزیابی میکنند، میتوانند از برافکنیهایی که تکنولوژیهای جدید ایجاد میکنند جلوتر بپرند و خود به برافکن تبدیل شوند. یونیلیور درحال مشارکت با شرکت تکنولوژی غذایی ENOUGH (3F BIO سابق) برای استفاده از فرآیند تخمیر ضایعات صفر ENOUGH برای گسترش دامنه جایگزینهای گوشت گیاهی یونیلیور است. ده شرکت هواپیمایی بزرگ در آمریکای شمالی، اروپا و آسیا به BCG در کارگروه آب و هوایی هوانوردی ملحق شدهاند، یک ائتلاف جهانی که بهدنبال سرعت بخشیدن به پیشرفتهای اساسی در تکنولوژیهای نوظهور است که میتواند به صنعت در دستیابی به انتشار کربن خالص صفر کمک کند. این ابتکارات رویکرد مشترکی در ساختارشکنی زنجیرههای ارزش و بازسازی آنها حول فرصتهای جدید ایجادشده توسط تکنولوژی دارند.
شکل (۲) – قابلیت ایجاد ارزش در شش زمینه فرصت. |
باز کردن قفل ارزش با تکنولوژی عمیق
هر یک از ۹ بخش اقتصادی که معرفی میکنیم، موانع بزرگ تکنولوژی، اقتصادی و ساختاری برای اتخاذ شیوههای تجاری پایدار دارند (شکل۳). اقدامات در هر بخش بر سایر بخشهای سیستم تأثیر میگذارد، که منجر به محدودیتهای بیشتری میشود که فرصت رشد و ارزش پایدار را محدود میکند. برای مثال، ملاحظات عملکرد محصول و قیمت مانع کاهش انتشار GHG و استفاده از مواد پایدار در سراسر زنجیره ارزش، از منبعیابی گرفته تا تولید، حمل و توزیع میشود. فرآیندهای تولیدبه زیرساخت و استفاده ناپایدار انرژی نیاز دارند و اهداف پایداری (زیستمحیطی) با طراحی محصول یا فرآیند فعلی ناسازگار است.
بنابراین، بزرگترین نوآوریها احتمالاً از یک تکنولوژی منفرد نمیآیند، بلکه از همگرایی چند تکنولوژی که مانعی را از بین میبرد یا یک مبادله طولانیمدت را حل میکند، بهوجود میآیند. همانطورکه در بالا بیان کردیم، تکنولوژیهای اساسی بهطور فزایندهای، در اشکال متعدد در دسترس هستند وبه سرعت در حال تکامل میباشند. امروزه هر کسی میتواند یک پهپاد یا یک چاپگر سه بعدی (و نرمافزار مربوطه) بخرد، جنبش “DIY bio” رو به رشد است، و تکنولوژی هوش مصنوعی بهطور فزایندهای از طریق ابزارهای “کد پایین” یا “بدون کد” در دسترس است.افزایش دسترسی با توسعه یک سرمایهگذاری زیرساخت انکوباسیون و شتابگیری که آزمایش سریع را تسهیل میکند تکمیل میشود. برای مثال، شرکت سرمایهگذاری SOSV اکوسیستمهای عمودیرا فراهم میکند کهبه استارتاپها امکان دسترسی به تخصص و زیرساخت را برای کمک به تسریع نمونهسازی و آزمایش میدهد. بسیاری از آنها اغلب میتوانند به سرعت از طریق شبکهها توزیع شوند.