نویسنده: اميرحسين يوسف بيگى
مدير بازرگانى شركت ويستا آسمان
این که آیا دوست دارید آخر هفتههای خود را با تماشای برنامههای تلویزیونی در یک سرویس پخش خانگی بگذرانید یا خیر، احتمالاً در مورد سریال Squid Game شنیدهاید. موفقیت این درام بقا در کرهجنوبی درسهای بازاریابی ارزشمندی دارد که هر برندی میتواند برای افزایش درآمد از آن استفاده کند و ثابت میکند که هیچ روش بازاریابی مناسب مشترک و ثابتی برای همه شرکتها وجود ندارد.
این سریال، یکی از همهگیرترین موضوعات سال ۲۰۲۱ است و بهطور شگفتانگیزی بینشهای قابل توجهی در مورد کسب و کار ارائه میدهد. درام بقا در کرهجنوبی میتواند درسهای بازاریابی ارزشمندی را به شما بیاموزد که نشان تجاری یا کسب و کار شما میتواند برای بهبود فروش و تبلیغات از آنها استفاده کند اما در اینجا هیچ گونه خرابکاری وجود ندارد.
اگه این مینی سریال را بطور کامل ندیدید یا در آینده میخواهید آن را تماشا کنید توصیه میکنیم این مطلب را نخوانید. ماهی مرکب، یک پدیده جهانی مطلق است. این سریال یک تمثیل برای زندگی مدرن و سرگرمی احمقانه است. میتوان بازی ماهی مرکب را به عنوان پادشاه جدید (ببر) تصور کرد که در آن همه نسبت به آن وسواس داشته باشند، خیلی شبیه به یک محصول زمان است. مدیران در هر سطح مدیریتی و هر صنعتی میتوانند درسهای زیادی از بازیهای ماهی مرکب یاد بگیرند. حتی اگر به نظر برسد که بازی ماهی مرکب یک احساس یک شبه است، نویسنده آن، Hwang Dong-hyuk این نمایش را در سال ۲۰۰۹ نوشت و به مدت ۱۰ سال توسط استودیوها رد شد. تا سرانجام امروز ما آن را بهعنوان تاثیرگذارترین سریال تماشا میکنیم.
درس اول: خودتان را باور داشته باشید، سخت کار کنید و هرگز تسلیم نشوید.
در اینجا به بررسی هر ۶ بازی این سریال میپردازیم:
درس برای مدیران: برخی از وظایف ممکن است به طرز شرمآوری ساده یا کودکانه (پایینتر از سطح شما) به نظر برسند. اما این بدان معنا نیست که نباید آنها را جدی بگیرید. به عنوان مثال ممکن است یک از مشتریان شما مدام برای شما استعلام بفرستد اما خریدی از شما نداشته باشد. ممکن است مشتریان مهمتری داشته باشید که مدام از شما خرید میکنند. اما اگر شما پاسخگوی آن مشتری نباشید ممکن است از دایره مشتریان شما خارج شوند. مهم نیست که شما چه فکری میکنید مسئله مهم حل این مشکل است که وظیفه شماست.
درس برای مدیران: همیشه به ابزارهایی که به شما میدهند تکیه نکنید. گاهی اوقات به یک تخیل و نوآوری نیاز دارید. شاید در بازار صنعتی که کار میکنید همیشه از یک نوع خدمات یا محصولات با ویژگیهای یکسان استفاده میشود اما شما باید بهدنبال روشهای دیگری باشید و آنها را نیز امتحان کنید. نظریهی گاو بنفش میگوید باید متفاوت باشید. تفاوتی که باعث شود شما در ذهن مشتری ماندگار شوید و او را ترغیب کند میان انتخابهای بیشمار بازار دست روی خدمت یا کالای شما بگذارد. شما باید چیزی به مخاطبتان بدهید که بقیه ندادهاند، وگرنه مسئله خیلی ساده میشود. اگر تمام محصولات و خدمات بازار مشابه باشند مشتری به سراغ پرسابقهترین و معروفترین ارائهکننده خدمت خواهد رفت و به خودش زحمت بررسی خدمت یا تولید شما را نخواهد داد. در مورد تشویق مشتریان یا جذب مشتریان از طریق اینستاگرام یا وب سایت چطور؟ امروز بیشترین تایم گردش در شبکههای اجتماعی در اینستاگرام است. چقدر توانستهاید متفاوت در آنجا ظاهر شوید؟
۳٫ بازی طنابکشی: تیم “گیهون” قویترین بازیکنان را نداشت اما آنها توانستند استراتژی “یمی” (یکی از بازیکنان) را دنبال کنند که در ابتدا آنها را به برتری نزدیک کرد و سپس “سانگوو”، که مسلماً باهوشترین عضو تیم است حرکتی را انجام میدهد که در نهایت تیم را نجات میدهد.
درس برای مدیران: تیم خود را با کارمندانی که دارای نقاط قوت یکسانی هستند جمع نکنید. برای بهترین عملکرد مطمئن شوید که تنوع در کارکنان خود دارید. افراد، جهانبینیها، اولویتها و ایدههای متفاوتی دارند که در مجموع باعث موفقیت بیشتر تیم شما میشود. شما در تیمتان نیاز به انسانهایی با تفکرات و تواناییهای متفاوتی دارید هر چند این تفکرات با درصد کمی در تضاد با اهداف سازمان باشد اما برآیند مثبتی برای شرکت شما خواهد داشت. شرکتی که همه در آن بلهگو و تایید کننده باشند شاید در کوتاهمدت موفق باشد اما دیرهنگام متوجه نقاط منفی کار خود میشود و شاید یکی از دلایل آن نبود نظر مخالف و تاثیرگذار افراد تیم باشد!!